استاد علی صفایی حائری
معلّى بن خُنیس از امام صادق، از حق مسلم بر مسلم سؤال مى کند و حضرت مى فرماید: این حقوق هفت تاست. 👈 هر کس یکى از آنها را ضایع کند از ولایت خدا خارج شده و دیگر در او سعى براى خدا نیست.
معلّى مى پرسد این حقوق چه هستند و امام صادق مى فرماید: من بر تو دلسوز هستم و مى ترسم این حقوق را ضایع کنى و حفظ ننمایى و عمل نکنى. معلّى مى گوید: «لا قوة الا باللّه» و حضرت حقوق را مى شمارند.
1⃣ ساده ترین این حقوق این است که براى او دوست داشته باشى آنچه براى خود مى خواهى، و براى او نخواهى آنچه براى خودت نمى پسندى
2⃣ و حق دوم این که از سخط دورى کنى و به دنبال رضا و خشنودى او باشى و امر او را اطاعت نمایى.
3⃣ و حق سوم این که او را با جان و مال و زبان و دست و پاى خودت یارى کنى
4⃣ و حق چهارم این که چشم و راهنما و آیینه او باشى
5⃣ و حق پنجم این که تو سیر نباشى او گرسنه بشود و تو سیراب نباشى و او تشنگى ببرد و تو نپوشى و او عریان بگردد
6⃣ و حق ششم این که اگر تو خادمى دارى و امکان دارى و برادر تو خادمى ندارد، پس خادم خود را براى او آماده کنى تا لباسش را بشوید و غذایش را بسازد و فراش او را آماده سازد
7⃣ و حق هفتم این که تعهدات او را به عهده بگیرى و دعوتش را اجابت کنى و بیمارش را عیادت نمایى و بر جنازه اش حاضر باشى و اگر فهمیدى که نیازى دارد و حاجتى دارد، براى انجامش بشتابى و او را مجبور به سؤال ننمایى. اگر این کارها را انجام دادى، «وَصَلَت وِلایَتُکَ بِوِلایَتِه وَ وِلایَتَهُ بِوِلایَتِکَ»؛ ولایت خود را با ولایت او پیوند زده اى.
👈و در حدیث دیگرى آمده است که اگر در نزد برادرت اظهار ناراحتى کنى و بگویى افّ، یعنى ناراحتم، رابطه ولایتى شما بریده مى شود. «انْقَطَعَ ما بَیْنَهُما مِنَ الْوِلایَة» و یا «لَیْسَ بَیْنَهُما وِلایَةٌ».
... در سوره انفال آمده «الّا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةً فِى الْارْض وَ فسادٌ کَبیرٌ»:اگر در برابر ولایتهاى کفر و پیوندهاى آنان شما به این پیوند ولایت و نصرت روى نیاورید و این ارتباط را عملى نکنید، در زمین فتنه ها تحقق مى یابد و فساد کبیر، ثبات مى گیرد. روى آوردن به ولایت و نصرت، فتنه و فساد را برطرف مى سازد. فتنه در انسان بلاء و آزمایش اوست و در زمین درگیرى ها و خونریزى هاست و فساد به هم ریختن نظام و چشم پوشى از مصالح عمومى و کلى است: مصالح عمومى، در جامعه و مصالح کلى در جهان.
آنچه در برابر کفر و فتنه و فساد آن، نیرومند مى ایستد، ایمانى است که به قدرت تبدیل شده و به محبت و ولایت و به سرپرستى و ولایت گره خورده است. مادام که ایمان به ولایت مبدل نشود، نیروى جلوگیر و مصلح نخواهد بود.
اگر ما چهار نفر هر کدام از لیوان خودش دفاع و حفاظت کند، پس هر لیوان یک محافظ بیشتر نخواهد داشت؛ اما اگر هرکس از همه لیوانها حفاظت نماید، پس هر لیوان چهار محافظ خواهد داشت و هر خانه و هر فرزند و هر خانواده محافظهاى زیادترى خواهند داشت. و همین باعث قدرت تو و ترس دشمن و نگهدارى از مصالح عمومى و کلى خواهد بود.
📚 از معرفت دینی تا حکومت دینی، ص38تا40
نظرات (۰)