صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت
برداشت من: مرغ:معشوقه / گل: من :)
معشوقه به من گفت تو تازه به دوران رسیده ای، پس چرا انقدر ادعا می کنی، دنیا دو روزِ، یک روز با تو یک روز هم بر علیه تو.
گل بخندید که از راست نرنجیم ولی