لطفاً این متن را دو بار بخوانید :
لطفاً این متن را دو بار بخوانید :
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﻧﺎلها یک ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺣﺶ ﺭﻭ ﭘﺨﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩ.
نشاﻥ می داد یک ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺤﻘﻖ یک ﺳﺮﯼ ﻻﺷﻪ ﻣﺮﻍ ﺭﻭ ﺩﺍﺧﻞ یک ﺗﻮﺭﯼ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﭼﻨﺪ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﯼ ۱۰-۲۰ ﻣﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺣﻔﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩند.
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ یک ﺭﻭﺑﺎﻩ آﻣﺪ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺑﻮ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ یک ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﻻﺷﻪ ﻣﺮغ ها ﺭﻭ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ؛
ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﺗﯿﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﻻﻥ می رود ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﮔﻠﻪ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺭﻭ می آورد ...
پدربزرگم آدم آزادهاى بود. ما با هم هفتاد و اندى سال اختلاف سن داشتیم ولى چنان دوست بودیم که نگو و نپرس. اسمش حاج اکبر بود. معروف بود به حاج اکبر کَر . او مرا معتاد به کتاب خواندن کرد. پول جیبى را وقتى میداد که کتاب میخواندم. یعنی باید کتاب را تعریف مىکردم تا پول جیبیام را بدهد. اولین کتابى که خواندم چهل طوطى بود. بعد امیر ارسلان و حسین کُرد و بقیه. بعد از خواندن این کتابها بود که تازه به سن مدرسه رسیدم.
نوشته هایی که کمی صبر می خواهد برای خواندن و حوصله...
خواهان این که فرهنگ سه خطّی را از هوای سرها دور کنیم...
برای خواندن حوصله بفرماییم...
+ یازهرا سلام الله